متین متین، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 14 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره

متین و مهبد

بوی تابستون میاد

تمام شد .بالاخره روز آخر پیش دبستانی متین رسید. خیلی ذوق داشتی برای جشن امروز .منم بهترین لباست رو تنت کردم و راهیت کردم برای روزی مهم .1 سال گذشت .از اولین روزی که تو برای اولین بار روپوش تنت کردی. چه زود رفت .حالا دیگه مهرماه میشی بچه مدرسه ای.چه حس باحالی .یاد خودم می افتم توی اولین روز مدرسم و ذوق خریدن روپوش مدرسه .نمیدونم توهم همین حس رو خواهی داشت یا نه .اما امیدوارم دوره مفیدی توی زندگیت باشه عزیز دلم. از این روزهات بگم که بالاخره تونستم دوچرخت رو ببرم برای تعمیر و حالا شما میتونی بعدازظهرا بری تمرین دوچرخه سواری آخ که چه هیجانی بهت دست میده از سوار شدن دوچرخه .خیلی خیلی دوچرخه سواری رو دوست داری. دیروز برات یه کرم پیدا کردم از...
22 ارديبهشت 1393

ترس

رسید روزایی که برای نبودنت بترسم. این روزا میفرستمت برای خرید های خیلی کوتاه تا برای رفتن به مدرسه و وارد اجتماع شدن اماده بشی .و برای اولین بار گذاشتم تنهایی 1 ساعتی رو بدون من توی کوچه با بچه هایی که برای اولین بار دیدیشون بازی کنی. آخه توپ جدید برات خریدم و خیلی هیجان داشتی که زودتر استفادش کنی. برای همین اجازه دادم که بری ولی همش پشت پنجره نگاهت میکردم و مواظب بودم کسی بهت ظلمی نکنه ولی خداروشکر تو خیلی خوب از پس حرفها و کارای بچه های دیگه  که یکی دوسالی سنشون ازت بیشتر بود بر اومدی و کنارشون خوش گذروندی .یه جایی که می خواستی با پسری که بنظر 3 سالی ازت بزرگتر بود بازی کنی .پسره ازت پرسید که فوتبال بلد نیستی چون ضایع توپ رو شوت میکنی...
11 ارديبهشت 1393

متفرقه

  سلام گلای مامان.امروز براتون عکس های مختلف دارم. قبلش بگم همین الان که دارم می نویسم .مهبد توی تختشه و داره گریه میکنه که بخوابه .متین هم خوابیده البته خواب ظهر نیست .متاسفانه خواب مریضیه. از دیشب مریضذ شده بردمش دکتر گقت عفونت شدید گلو .دارو داره برای درمان.امیدوارم زودتر خوب بگه عشقم اصلا حال نداره و مدام میگه خوابم میاد و بدنم درد میکنه.کاش من جای تو مریض میشدم عزیز دلم. مهبد آب رو کامل میگه و خیلی خیلی هم از کلمات بی مفهوم استفاده میکنه نمیدونم کلی میخواد کامل حرف بزنه.     عکس جا مونده از پارسال تولد مهراوه.همین عکس فقط خوب شده بقیه همش در حال ورجه وورجه و جیغ زدن بودید .     اینجا برده بودیمت...
4 ارديبهشت 1393
1